شاید این دسته از بازیها در وهله نخست صرفاً یک سری بازی ساده به نظر آیند، اما اگر کمی عمیقتر به آنها نگریسته شود میتوان دریافت که میلیونها دلاری که صَرف ساخت چنین بازیهایی میشود فقط جنبه تجاری و سرگرمی ندارد، بلکه در ورای آنها میتوان به وضوح جنبههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی مذهبی را یافت.
همانطور که کارشناسان مختلف ، بارها به فعالیتهای هدفمند دولت آمریکا در تغییر و آمادهسازی اذهان عمومی خود و دیگر کشورها برای مقابله و جنگ با اسلام، شیعیان، و به ویژه ایران اشاره کردهاند، بیشک یکی از اهداف این بازی، که میتواند مهمترین آنها نیز باشد، آمادهسازی اذهان عمومی به ویژه نسل جوان برای مقابله با ایران و کشورهای اسلامی است. اگر به مکانهایی که اتفاقات این بازی در آن روی میدهد نگاهی انداخته شود میتوان به سهولت دید که این رویدادها در مرز بین ایران و عراق (سلیمانیه)، و حتی در داخل مرز ایران و در تهران روی میدهد.
پیش از این، اکثر رویدادهای چنین بازیهای جنگیای از جمله Medal of Honor: Operation Anaconda (2010), Call of Duty: Modern Warfare 2 (2009), Metal Gear solid 4 (2008), و غیره در افغانستان و کشورهای عربی به ویژه عراق رخ میداد. اما اکنون و برای نخستین بار در یکی از بازیهای معروف و پرهزینه ساخت آمریکا این درگیریها به داخل ایران و تهران کشیده میشود.
شاید لازم باشد که دیگر در نگرش خود نسبت به این بازیهای به ظاهر بازی بازنگری کرده و آنها را جدیتر دنبال کنیم و برای آنها تمهیدات لازم آن هم نه از نوع سلبی که ایجابی بیندیشیم.